نظم در بي ساختاري (گزارشي از جلسه صبح 8 مارس در اصفهان)

مراسم 8 مارس اصفهان که پس از پیش بینی ها و برنامه ریزی های قریب به دو ماهه، به تاریخ پنجشنبه 15 اسفند برگزار شد، در نوع خود مراسمی خوب و موثر بود که نتایج کیفی آن به تایید قریب به اتفاق شرکت کنندگان و میهمانان در آن مراسم رسیده است. بنا به اهمیت مباحثی که در آن نشست صورت یافت، لزوم ارائه ی مباحث بیستر احساس می شد و از آنجایی که پیاده سازی و تنظیم مطالب ِ سه جلسه ی این نشست قدری زمان برد و همین امر به تلاقی تهیه گزارش با تعطیلات نوروز منجر شد، به تعبیری "مدتی این مثنوی تاخیر شد".
با اینهمه و با توجه به اهمیت زیاد موضوعات مطروح شده از سویی، و قابلیت خاص مطالب که مشمول گذر زمان نشده اند از دیگر سوی، گزارش اولین نشست این مراسم که در صبح ِ برگزاری صورت گرفت، ذیلا ارائه می شود و امید است که یکبار دیگر موضوع ِ همچنان بکر مطرح شده، به بحث دوستان کشسیده شود.

نظم در بی ساختاری
عنوان اصلی موضوع نشست صبح، "نظم در بی ساختاری" تعیین شده بود که پر واضح بود، بواسطه ی ورود به بحث ساختار و نیز مشارکت همه ی شرکت کنندگان در بحث، موضوعات دیگری از دل بحث بیرون می آید.
در بادی امر، خود موضوع بحث از سوی یکی از شرکت کنندگان با این ادعا مورد سوال قرار گرفت که: " نظم در بی ساختاری نوعی بدعت بوده و نظم و ساختار ملازم یکدیگرند. نظم یعنی ساختار و هر ساختاری ناشی از نظمی است."
مهرنوش اعتمادی با طرح این موضوع که "هر حرکتی در مسیر مشخص، نظم است و ساختار بیشتر سلسله مراتبی است" ، نظم و ساختار را لازم و ملزوم ندانسته، مدعی شد که وجود نظم بمعنای ساختار نیست. در ادامه شهاب الدین شیخی ضمن اشاره به تفاوت ماهوی میان نظم و ساختار گفت: "ساختار می تواند نظم دهنده باشد ولی هرچه نظم دارد لزومن ساختار نیست و رابطه ی نظم و ساختار دوطرفه نیست. وی با تصریح اینکه " ساختار انواع گوناگونی دارد، و تصوری که اکثر دوستان دارند، شورش ذاتی و ماهوی جنبش زنان علیه ساختار عمودی است، چه معتقدند که این ساختار(عمودی)، ساختاری مردانه است." تلقی بی ساختاری کمپین را ناشی از ذهنیتی تاریخی دانست که همواره در برابر خود، ساختار را در شکل عمودی آن دیده اند و بنابراین کمپین را فاقد ساختار تصور می کنند. بر این اساس بود که به زعم شهاب الدین شیخی:" نباید از لفظ ساختار ترسید، کمپین ساختار دارد ولی شکل آن تعریف نشده است."

در همین راستا، زهره اسدپور ساختار را مجموعه ای از نقش ها و روابط تعریف کرد و اشکال های مطرح شده را به تعریف کمپین مربوط دانست و شکل عمل و ساختار کمپین را با توجه به ساختار اجتماعی – سیاسی ایران، جز بصورت وضعیت موجود غیر ِ ممکن دانست. وی با بیان اینکه " کمپین وقتی خودش را تعریف کرد، ساختارش را هم تعریف کرد" پیرامون ساختار کمپین اینچنین گفت که" ما مجموعه ای از آدم ها هستیم که روابط و اشتراکات حداقلی داریم. شبکه ای با پیوندهای سست باعث گستردگی کمپین است و این پیوند فقط در جهت تغییر قوانین تبعیض آمیز است. نه حزب هستیم و نه سازمان و این حقیقت کمپین و دلیل گستردگی آن است."
الناز انصاری اما معتقد به نامتعارف و یا تعریف نشده بودن ِ ساختار کمپین نبود، وقتی در ادامه گفتگوها، با این اشاره که" نشسته ایم و ساختار تعریف می کنیم" همین امر را نوعی ساختارگرایی دانست و گفت: "کسی منکر وجود ساختار نیست، بلکه ساختار کمپین شکل منعطفی دارد که در عین وجود چنین تجربه ای در دیگر کشورها، شکل آن برای جامعه ما تازگی دارد."

در ادامه بحث پروین اردلان نیز با مشکل خواندن عنوان بحث، لزوم پرداختن به مصادیق را مطرح کرد و گفت: " ما ابتدای کار کمپین گفتیم ساختار ِ افقی و بعد مدعی شدیم که ساختار نداریم. اما وقتی بحث جایزه سیمون دوبووار پیش آمد، ساختار را عمودی تعریف کردیم. چرا که برای دریافت جایزه نیاز به نماینده داشتیم و ما نماینده نداشتیم. پس بحث رای گیری پیش آمد، حال آنکه پاسخ ما به درخواست خارج از کشور نباید بر مبنای سوال آنها باشد که منجر به تغییر ساختار بر مبنای سوال آنها شویم."
در این زمان دو پرسش هایده تابش عطف به جایزه سیمون دوبووار مسیر گفتگو را وارد فاز دیگری کرد. آنجایی که با طرح اینکه: "1- اگر ساختار حاکم حاضر به مذاکره با کمپین شود چگونه باید تصمیم گرفت؟ و 2- اگر باز هم جایزه ای مثلن با مبلغی بالاتر پیش بیاید چه وضعیتی در برابر آن خواهیم داشت؟" عملن بحث در مورد شکل تصمیم گیری و جایگاه عضو را در کمپین پیش آورد.

تصمیم گیری در کمپین
پس از آنکه اکثر حاضران در جلسه بر وجود ساختاری افقی و منعطف در کمپین تاکید کردند، بحث پیرامون سوالات هایده و امکان یا لزوم تصمیم گیری در مواقع اینچنین در صورت تکرار وضعیت شروع شد.
علی عبدی در پاسخ به پرسش اول و با اشاره به اینکه سیستم حاکم هرگز پاسخی از کمپین دریافت نمی کند، تنها جواب کمپین را امضاهای جمع آوری شده دانست و گفت: "با همین امضاها فشار وارد کرده و حساسیت ایجاد می کنیم و در راستای بحث بر سر تعریف عضو کمپین و چگونگی تصمیم گیری در مواقع ممکن بیان داشت: " درباره عضو کمپین باید گفت هر نتیجه ای که در این باره گرفته شود باز هم نمی توان بحث رای گیری را مطرح کرد."
فاطمه پیغمبرزاده نیز در پاسخ به یکی از سوالات اینچنین اظهار نظز کرد که: " در باب مذاکره باید گفت چانه زنی در ساختارهای هرمی وجود دارد ولی ساختار کمپین قابلیت این را ندارد."
شهاب الدین شیخی نیز با اشاره به سه سند کمپین و مشخص بودن نوع کار آن گفت: " بحث مذاکره با حکومت اصلن وجود ندارد. کمپین حزب یا سازمان نیست که وارد چنین مذاکراتی شود بلکه عبارت است از یکسری خواست های حداقلی که پذیرفته ایم در جهت آنها کار کنیم."

اما پیرامون جایزه سیمون دوبووار، پذیرش آن و تصمیم گیری در باب آن نیز مباحثی صورت گرفت؛
تقریبن غالب حاضرین بر این نظر بودند که همچون جایزه اخیر در موراد احتمالی بعدی نیز ضرورتی به پذیرش جایزه نقدی نیست. همه موافقین این نظر، استناد به سندهای سه گانه کمپین را مقوم نظر خود دانسته و معتقد بودند که در موارد احتمالی بعدی نیز پذیرش یا عدم پذیرش چندان متوجه ساختارمند بودن یا نبودن کمپین نخواهد بود چه، مستقیمن با ارجاع به سند کمپین چنین تصمیمی ضروری است.
چنانچه از نظر ناهید جعفری" اگر بنا باشد وجه نقد دریافت شود، تغییرات اساسی در سند های کمپین لازم است که محتاج طی روندی خاص است و اگر یک بار از جایی پولی گرفتیم یعنی از هر جای دیگری نیز می توان قبول کرد و بعد از آن این روند قابل کنترل نیست."
آیدا سعادت نیز لزوم تصمیم گیری در مواقع خاص را باعث نقد ساختار موجود ندانست و گفت: " ساختار از پیش ساخته شده را نمی توان به فعالیتی داوطلبانه که ماهیتی مستقل از ساختارهای پیش فرض ما دارد تحمیل کرد. آدم های درون یک شبکه ی سیال بر اساس امکانات، مقتضیات و پتانسیل خود برای رسیدن به هدفی که در مورد آن توافق شده تلاش می کنند.
بهاره اما در این رابطه نظری متفاوت داشت وقتی اینچنین گفت: " هدف کمپین محدود به امضا جمع کردن نیست، مثلن سایت مربوطه اخبار زنان را نیز منتشر می کند، پس جایزه هم برای تشویق یا حمایت می تواند به آن تعلق بگیرد که به خاطر وسعت و گستردگی این فعالیت ها بوده و این چیزی را زیر سوال نمی برد."
مریم زندی نیز مهمترین نتیجه ی بحث جایزه را صحبت های عمومی پیرامون آن دانست و گفت: "یکی از بهترین روش های گفتگو، روشی است که در کمپین وجود دارد و این به علت وجود طیف های سنی مختلف است و بر این اساس است که در عین بی ساختاری ساختار داریم و این روحیه ی گفتگو را بصورت تربیتی می توان به اعضای خانواده انتقال داد."
پروین اردلان یکی دیگر از کسانی بود که در این رابطه چنین گفت: " در ابتدای کار اصلن گرفتن جایزه پیش بینی نشده بقود و ما فقط می خواستیم دوام بیاوریم و اتفاقن به خاطر همین تداوم جایزه گرفته ایم و نه به خاطر بی ساختاری. اینکه چه مواقعی باید تصمیم گیری شود بعنوان یک سوال مطرح است. در هر شهری تصمیم گیری انجام می شود ولی بر اساس سه سند کمپین از یک سری حداقل ها عبور نمی شود. افراد شاید به مرور زمان عوض شوند ولی تصمیم ها آنقدر تغییر نمی کند. اگر دولت هم به کمپین پیشنهاد مذاکره دهد، کسی حرف نمی زند بلکه بطور قطع گروهی صحبت می شود. کارگروه های مختلفی هستند و ما کار را به عهده ی کسانی می گذاریم که اطلاعات بیشتری دارند.(مثل افرادی که در کارگروه های مختلف انتخاب می شوند). انتخاب نماینده در اینجا جوابگو نیست زیرا نظم کمپین بر اساس ساختار افقی پیش می رود. پس در چنین مورادی صرفن باید از همین سیستم رای مخالف استفاده کرد. چنانکه در مصاحبه ها هم گفته ایم، افراد زیادی هستند که می روند و امضا جمع می کنند پس انتخاب نماینده نمی تواند کار درستی باشد."
در پایان نیز نفیسه آزاد ضمن به نقد کشیدن بخش زیادی از مباحث مطرح شده، کمپین را در تنها یک مورد نیازمند تصمیم گیری دانست که همان اعلام پایان جمع آوری امضاهاست. وی با بیان اینکه کمپین یک پروژه است گفت: "ما اصول آن را پذیرفته ایم اگرچه در کنار جمع آوری امضا کتاب هم ترجمه می کنیم، سایت هم داریم و ... . که این بدون ورود به ماهیت کمپین، شاخ و برگیست که بطور طبیعی افراد مشتاق به فعالیت، بدان داده اند. بنابراین قرار دادن یک چنین فرایندی در منگنه ی اتخاذ تصمیم چیز بی ربطی است." وی با تاکید بر اهتمام فعالین در جمع آوری امضا خواهان صرف وقت و توجه بیشتر به این موضوع شد.

جمع بندی مختصر کل بحث
- اگرچه عنوان بحث در همان آغاز بحث مورد انتقاد قرار گرفت، اما تقریبن همه ی حاضرین با دقت در واقعیت و ماهیت کمپین بر برخورداری کمپین از ساختار، اما نه ساختار متعارف در جامعه ی ما اتفاق نظر نسبی داشته و وجود ساختاری افقی و منعطف ِ غیر ِ مرکزگرا را از امتیازات کمپین دانستنه، و معتقد بودند بر اساس درک پیشینی از ساختارهای متداول ِ عمودی است که ساختاری چون ساختار کمپین با نظمی دیگر گونه، چون واقعیتی بی ساختار جلوه می کند.
- اجماع نسبی بر این واقعیت بود که کمپین خود را بر پایه ی حداقل هایی که اسناد کمپین تعریف کرده است واقعیت می بخشد و بر اساس همین اسناد است که در افق اولیه مواردی نظیر دریافت جایزه پیش بینی نشده بود و همچنان نیز چنین ضرورتی احساس نمی شود. - موضوع عمده در مسیر کمپین همچنان جمع آوری امضا تشخیص داده شد و بر اهتمام فعالین و ساختار کمپین بر آن تاکید شد.

0 نظرات:

ارسال یک نظر